من هنوز قسمت نشده بخوابمآ

هنوز همچنان بیدارمآ

رفتیم گوشی گرفتیم

خوب شد رفتم باهاشون

قشنگ داشتن  هفتصد اضافه میکردن تو پاچه شون

بعد طرف قالتاقی از سر و ریختش میبارید

اینام که کلا نگم براتون که کلا سر در نمیاوردن و طرف هرچی میگفت میگفتن راست میگه این بهترینه و با این قیمتم می ارزه حتما

خلاصه که نذاشتم بره تو پاچه شون و بردمشون پیش س جان

کلی حرمتمونو گرفت

الهی بمیرم فقط 100 سود گرفت بچه م

ولی راضیم از خریدمون

 

ساعت 12 شب برگشتیم راست رفتیم خونه ن_ر اینا

کل اطلاعات گوشی قبلیشو انتقال دادم و یه کوچولو قلقشو بهش نشون دادم و یه کوچولو غیبت کردیم و حرفو اینا زدیم که ساعت شد 4 صبح

راه افتادیم حلیم بگیریم

حاجی کله سحری چه صفی بود

تو اون راسته شاید هفتا حلیم پزی بودآ ولی این لامصب صفش وحشتناک بود بقیه نهایتا دو سه نفر توشون بود

 

گرفتیمو الان برگشتیم خونه

مشغول پارک ماشینیم

صبح تا چند میخوابیم

خدا داند

من با شلوار خوابم نمیبره راستش

خونه مردمم که نمیشه حالا هرچیم در اتاقو ببندم و راحت باشم و اینا

حالا نیگا منو تو رو خدا

بذار ببینیم اصن آخرش قسمت میشه بخوابم


مشخصات

آخرین جستجو ها